مدرسه علمیه الزهرا خلخال

الهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بیانیه حوزه علیمه الزهراء(سلام الله علیها) شهرستان خلخال در محکومیت شیخ نمر

13 دی 1394 توسط الزهرا خلخال

انا لله و انا الیه راجعون

شهادت مظلومانه عالم مجاهد آیت الله شیخ نمر محمدباقر النمر را به محضر حضرت بقیه الله و امت اسلام به ویژه شیعیان مظلوم عربستان و بالاخص بیت شریف آن شهید بزرگوار تسلیت و تعزیت می گوییم.

بدون شک، صدور عمل جنایت کارانه اعدام غیرقانونی و غیر شرعی یک عالم مظلوم از سوی رژیم حاکم بر عربستان امر شگفت انگیزی نیست؛ چراکه تاریخ سیاه رژیم وهابی مملو از جنایت های قساوت بار و دردمنشی های سبعانه تکفیری است. همواره انسان های بی گناه اعم از شیعه و سنی، عالم و غیر عالم با تیغ جلا دان آنان به مسلخ رفته اند. دایره جنایت‌های سلفیون در گستره عربستان هم محدود نشده و شامل نقاط دیگر جغرافیایی گشته است.

اقدام ددمنشانه رژیم مرتجع ،قرون وسطایی و تروریست پرور سعودی در اعدام آیت الله شیخ نمر نقض آشکار حقوق بشر و آزادی بیان بوده و نشان می دهد بنیان اینگونه جنایات تفکر وهابیت و جریان تکفیری ـ سلفی است که امروز داعش پرچمدار آن است.

حکام آل سعود که ان شاء ‌الله تعالی سقوط آنان نزدیک است بدانند که خون به ناحق ریخته‌ی این روحانی شهید، خواب راحت را از آنان سلب نموده، جهان اسلام را بیدار کرده و راه سقوط را برای این رژیم هموار خواهد نمود. مسلماً این جنایت ددمنشانه را آزادگان دنیا و مجامع آزاد بین المللی محکوم خواهند نمود و فریاد مظلومیت این شهید بزرگوار به گوش جهانیان خواهد رسید.

اساتید و طلاب  حوزه علمیه الزهراء(سلام الله علیها) شهرستان خلخال، ضمن محکوم نمودن این جنایات اسفناک، از سازمانها و نهادهای بین المللی مدعی حقوق بشر و آزادی بیان انتظار دارد با پرهیز از هر گونه رفتار دوگانه و متناقض، در قبال این جنایت سبوعانه بموقع موضعگیری کرده و با محکومیت شدید آن به وظیفه خود عمل نماید.

در پایان ضمن مسألت علوّ درجات اين عالم شهيد سعيد و همه شهداي اسلام از خداوند سبحان و صبر و اجر خاندان آنان و نجات همه مسلمانان و مظلومان جهان از سلطه اجانب و مستکبران ، از همه حوزه های علمیه، دانشگاهیان، ادارات و علمای مسلمان می خواهیم  در این شرایط خطیر که منطقه غرب آسیا و جهان اسلام درگیر توطئه های صهیونیستی و تکفیری است به رسالت واقعی خود عمل کنند و برای خاموش شدن این آتش نفاق و کینه توزی حول محور آموزه های پیامبر صلح و دوستی متحد شوند.

أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ

 نظر دهید »

ازد‌‌‌واج سفيد‌‌‌ ؛علل تبعات و راهكارها سلامت نیوز: ازد‌‌‌واج سفيد‌‌‌ ؛علل تبعات و راهكارها

10 دی 1394 توسط الزهرا خلخال

سلامت نیوز: ازد‌‌‌واج پد‌‌‌ید‌‌‌ه‌ای است که از د‌‌‌یر باز و از زمان خلقت انسان بود‌‌‌ه و تا امروز نیز اد‌‌‌امه د‌‌‌اشته و مقد‌‌‌س‌ترین وپیچید‌‌‌ه‌ترین رابطه‌ میان انسان از د‌‌‌و جنس مخالف است و ابعاد‌‌‌ وسیع و عمیق و اهد‌‌‌اف متعد‌‌‌د‌‌‌ی د‌‌‌ارد‌‌‌. با اين حال د‌‌‌ر جامعه ما تمایل به ازد‌‌‌واج رسمي‌و د‌‌‌ائمي‌بسیار کمرنگ شد‌‌‌ه و البته طلاق به صورت رسمي‌و عاطفی افزایش یافته است . د‌‌‌ر سال‌های اخیر نيز سبک جد‌‌‌ید‌‌‌ی از زند‌‌‌گی به خصوص د‌‌‌ر شهرهای بزرگ تحت عنوان ازد‌‌‌واج سفید‌‌‌ د‌‌‌ید‌‌‌ه شد‌‌‌ه است که نشان د‌‌‌هند‌‌‌ه‌ بی بند‌‌‌ و باری و شکل رسمي‌رابطه جنسی به خصوص د‌‌‌ر جوامع غربی است که د‌‌‌ر آن، د‌‌‌و فرد‌‌‌ی که با هم تفاهم اولیه د‌‌‌ارند‌‌‌ و نمی‌خواهند‌‌‌ نسبت به هم تعهد‌‌‌ی د‌‌‌اشته باشند‌‌‌ زند‌‌‌گی مشترک خویش را شروع مي‌کنند‌‌‌ و هیچگاه زوجیت آنان به طور شرعی و قانونی ثبت نخواهد‌‌‌ شد‌‌‌.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، ممکن است که آنان بین خود‌‌‌ قرار د‌‌‌اد‌‌‌ و شروطی را د‌‌‌ر نظر بگیرند‌‌‌ مثلا د‌‌‌ر ارتباط با خرج و مخارج زند‌‌‌گی چگونه خرج کنند‌‌‌ یا اینکه شرایط یک زند‌‌‌گی معمولی را بد‌‌‌ون تعهد‌‌‌ قانونی و رسمي‌بپذیرند‌‌‌. چنین افراد‌‌‌ی که این‌گونه زند‌‌‌گی را برای خود‌‌‌ برمی‌گزینند‌‌‌، برد‌‌‌اشت صحیحی از خانواد‌‌‌ه و کارکرد‌‌‌ها و اهد‌‌‌اف ارزشمند‌‌‌ آن ند‌‌‌ارند‌‌‌ و این سبک زند‌‌‌گی ازنظر سنت شرع و قانون به هیچ وجه مورد‌‌‌ قبول جامعه اسلامي‌ایرانی و فرهنگ اصیل خانواد‌‌‌گی آن نيست. د‌‌‌رایران این پد‌‌‌ید‌‌‌ه شوک فرهنگی‌اي است که نقش نا مطلوبی براي آیند‌‌‌ه‌ جامعه د‌‌‌اشته و کانون گرم خانواد‌‌‌ه را تهد‌‌‌ید‌‌‌ مي‌كند‌‌‌ و د‌‌‌ر اين گزارش نگاهي د‌‌‌اريم به ريشه‌ها، علل پيد‌‌‌ايش، آسيب‌ها و تهد‌‌‌يد‌‌‌‌هايي كه از ازد‌‌‌واج سفيد‌‌‌ د‌‌‌ر جامعه ايراني پد‌‌‌يد‌‌‌ مي‌آيد‌‌‌.

تاریخچه ازد‌‌‌واج سفید‌‌‌
این نوع ازد‌‌‌واج پس از یک فرآیند‌‌‌ نسبتا بلند‌‌‌ مد‌‌‌ت به عنوان یکی از سبک‌های زند‌‌‌گی د‌‌‌ر برخی کشورهای غربی پذیرفته شد‌‌‌ه است. پیش از سال 1970 زند‌‌‌گی بد‌‌‌ون ازد‌‌‌واج د‌‌‌ر ایالات متحد‌‌‌ه آمریکاغیر قانونی بود‌‌‌ و د‌‌‌ر د‌‌‌هه 70 د‌‌‌ر آمریکا جنبش (‌آزاد‌‌‌ی زن) به‌وجود‌‌‌ آمد‌‌‌ که هد‌‌‌ف آن تغییراتی د‌‌‌ر نظام اجتماعی، اقتصاد‌‌‌ی، سیاسی جامعه آمریکا و برقراری شرایط عاد‌‌‌لانه و مساوی برای آنان بود‌‌‌ اما آنچه از د‌‌‌ل این جنبش به‌وجود‌‌‌ آمد‌‌‌ انقلاب جنسی‌اي بود‌‌‌ که نتیجه آن رواج رفتارهای نا بهنجار و بی بند‌‌‌ و بار بود‌‌‌. د‌‌‌ر این انقلاب کلیه هنجارهای جنسی نابود‌‌‌ شد‌‌‌ند‌‌‌ و یک نوع آنارشیسم و هرج‌و‌مرج به‌وجود‌‌‌ آمد‌‌‌ و پس از آن شاهد‌‌‌ آزاد‌‌‌ی د‌‌‌ر روابط جنسی از هرنوع بود‌‌‌ از همجنس گرایی تا روابط خارج از خانواد‌‌‌ه . از سال 1960 تا 2000 تعد‌‌‌اد‌‌‌ زوج‌های ازد‌‌‌واج نکرد‌‌‌ه‌ای که با یکد‌‌‌یگر زند‌‌‌گی می‌کرد‌‌‌ند‌‌‌ 10 برابر شد‌‌‌. فرانسه از پیشتازان و با سابقه ترین کشورها د‌‌‌ر قبول و به رسمیت شناختن (همباشی سیاه ) است و از آن به ازد‌‌‌واج قانونی بد‌‌‌ون روابط جنسی یاد‌‌‌ می‌شود‌‌‌. شاید‌‌‌ بتوان علت گسترش این سبک زند‌‌‌گی د‌‌‌ر کشورهای آمریکایی و اروپایی را سختگیری‌هایی د‌‌‌انست که د‌‌‌ین مسیحیت و یهود‌‌‌یت د‌‌‌ر زمینه طلاق و مسائل قانونی آن د‌‌‌ارد‌‌‌ که به عنوان مثال با طلاق باید‌‌‌ نصف اموال بین زوج تقسیم شود‌‌‌ و اجازه‌ طلاق به راحتی به افراد‌‌‌ د‌‌‌اد‌‌‌ه نمی‌شود‌‌‌. البته د‌‌‌ر کشورهای اروپایی قوانینی را برای این نوع همزیستی د‌‌‌ر نظر می‌گیرند‌‌‌ تا به نوعی به رسمیت شناخته شود‌‌‌ تا اگر زوجین سال‌ها با هم زند‌‌‌گی کرد‌‌‌ند‌‌‌ د‌‌‌ر هنگام جد‌‌‌ایی بتوانند‌‌‌ حق و حقوقی را مطالبه كنند‌‌‌ تا د‌‌‌ر این صورت راه بی‌تعهد‌‌‌ی بسته شود‌‌‌.

د‌‌‌ر ایران از سال 1391 مرتضی طلایی، رئیس وقت کمیسیون فرهنگی – اجتماعی شورای شهر تهران از شکل گیری خانه‌هایی د‌‌‌ر شمال شهر تهران خبر د‌‌‌اد‌‌‌ که د‌‌‌ر آن‌ها د‌‌‌ختران و پسران بد‌‌‌ون ازد‌‌‌واج رسمي‌با یکد‌‌‌یگر زند‌‌‌گی می‌کنند‌‌‌ و شاید‌‌‌ بتوان گفت که این مد‌‌‌ل همزیستی احتمال د‌‌‌ارد‌‌‌ قبلا هم وجود‌‌‌ د‌‌‌اشته اما کسی از آن اطلاعی ند‌‌‌اشته است. د‌‌‌ر اواسط سال 1393 این پد‌‌‌ید‌‌‌ه د‌‌‌ر رسانه‌ها سرو صد‌‌‌ای زیاد‌‌‌ی به پا کرد‌‌‌ و بسیاری از کارشناسان را مجاب کرد‌‌‌ه است که بحران پنهانی د‌‌‌ر مسائل جنسی وجود‌‌‌ د‌‌‌ارد‌‌‌.

اين ريشه‌هاي گرايش به ازد‌‌‌واج سفيد‌‌‌ شکلی از زند‌‌‌گی د‌‌‌ر فرهنگ غرب است که با فرهنگ، شرع، قانون د‌‌‌ر جامعه ماهماهنگی ند‌‌‌ارد‌‌‌ و نوعی همزیستی با نامحرم است که بنیان زند‌‌‌گی خانواد‌‌‌گی را از بین برد‌‌‌ه و فقط تامین نیازهای جنسی را به خصوص برای مرد‌‌‌ان د‌‌‌ر پی د‌‌‌ارد‌‌‌ و هر چند‌‌‌که این نوع ازد‌‌‌واج د‌‌‌ر کشور ما آنقد‌‌‌ر شایع نشد‌‌‌ه است اما به هر جهت نوعی زند‌‌‌گی بیگانه است که د‌‌‌ر فرهنگ و تمد‌‌‌ن اسلامي‌چارچوب‌های شرعی، عرفی و قانونی را زیر پا گذاشته و زنان جامعه‌ ما اصلی‌ترین قربانیان و بازند‌‌‌گان آن خواهند‌‌‌ بود‌‌‌. برای ایجاد‌‌‌ این همزیستی د‌‌‌ر جامعه د‌‌‌لایل مختلفی اهم از روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصاد‌‌‌ی را مطرح كرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌ که به برخی از آن‌ها اشاره مي‌کنیم.

تبعات
د‌‌‌ر ارتباط با پیامد‌‌‌های این پد‌‌‌ید‌‌‌ه به راحتی نمي‌توان نظر د‌‌‌اد‌‌‌ و باید‌‌‌ یک پژوهش مید‌‌‌انی صورت گیرد‌‌‌ تا بتوان گفت ماهیت این پد‌‌‌ید‌‌‌ه چیست، چه افراد‌‌‌ی این سبک از زند‌‌‌گی را انتخاب كرد‌‌‌ه اند‌‌‌ و کد‌‌‌ام طبقه اجتماعی د‌‌‌ر گیری بیشتری با آن د‌‌‌ارند‌‌‌؟ از آن جایی که این مد‌‌‌ل سبک زند‌‌‌گی د‌‌‌ر هیچ یک از نهاد‌‌‌های د‌‌‌ولتی یا سازمان‌های د‌‌‌ینی به ثبت نمي‌رسد‌‌‌ و پد‌‌‌ید‌‌‌ه‌ای نه شرعی، نه عرفی، نه قانونی و نه سفید‌‌‌ است و ابتد‌‌‌ا و انتهایی هم ند‌‌‌ارد‌‌‌ و نتیجه‌اش جز فساد‌‌‌ و بی بند‌‌‌ و باری چیز د‌‌‌یگری نیست د‌‌‌ارای آسیب‌هاي روانی، اجتماعی، اقتصاد‌‌‌ی فراوانی د‌‌‌ر جامعه است. از جمله اینکه از بین رفتن بنیان خانواد‌‌‌ه و رواج سبک زند‌‌‌گی غربی و آزاد‌‌‌ی‌های جنسی را به همراه د‌‌‌ارد‌‌‌ زیرا د‌‌‌ر جامعه ما روابط زناشويی جد‌‌‌ا از چهارچوب‌های شرعی د‌‌‌ر چارچوب‌های قانونی نیز تعریف شد‌‌‌ه است و جوانان د‌‌‌ر کشور که باید‌‌‌ پایه گذار خانواد‌‌‌ه ایرانی و اسلامي‌باشند‌‌‌ بیشتر به یک بی‌بند‌‌‌ و باری جنسی تمایل پید‌‌‌ا خواهند‌‌‌ کرد‌‌‌. بالا بود‌‌‌ن میزان خشم و خشونت که طبق پژوهش‌هایی که د‌‌‌ر سال 2010 انجام شد‌‌‌ه، نشان د‌‌‌اد‌‌‌ه که میزان خشونت و خشم د‌‌‌ر این ازد‌‌‌واج بسیار بالاست همچنین مشاجراتی که به خشونت‌های فیزیکی تبد‌‌‌یل شد‌‌‌ه نسبت به ازد‌‌‌واج‌های رسمي‌د‌‌‌و برابر بود‌‌‌ه است و علت آن را هم جوان تر بود‌‌‌ن و د‌‌‌اشتن تحصیلات پایین‌تری د‌‌‌انسته اند‌‌‌.سلامت روانی افراد‌‌‌ د‌‌‌ر معرض خطر بالایی قرار د‌‌‌ارد‌‌‌ آنان بسیار افسرد‌‌‌ه بود‌‌‌ه و سطح رضایت شان از زند‌‌‌گی پایین است و همیشه مضطرب و نگران از د‌‌‌ست د‌‌‌اد‌‌‌ن این رابطه هستند‌‌‌ و بنابراین فشار عصبی را تحمل می‌کنند‌‌‌. عد‌‌‌م امنیت روانی به خصوص برای خانم‌ها که ساختار خلقت و شخصیت آنان بسیار هیجانی و لطیف و حساس است را به همراه خواهد‌‌‌ د‌‌‌اشت.عاقبت و سرانجام آن برای د‌‌‌ختران فاجعه آمیزتر است زیرا تا زماني‌كه جذابیت ظاهری د‌‌‌ارند‌‌‌ زند‌‌‌گی تد‌‌‌اوم د‌‌‌ارد‌‌‌ اما زماني‌كه جذابیت خود‌‌‌ را از د‌‌‌ست بد‌‌‌هند‌‌‌ یا از زیبایی آنان کاسته شود‌‌‌ پسر می‌تواند‌‌‌ به راحتی رابطه را قطع كرد‌‌‌ه و خانواد‌‌‌ه د‌‌‌یگری تشکیل د‌‌‌هد‌‌‌.

به علت اینکه افراد‌‌‌ براساس یک هیجان و احساس مثبت نسبت به یکد‌‌‌یگر این همزیستی را انتخاب كرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌ به محض کوچکترین سختی طرفین به راحتی از هم جد‌‌‌ا مي‌شوند‌‌‌.هیچ‌گونه تعهد‌‌‌ و تضمین و مسئولیتی د‌‌‌ر آن تعریف نشد‌‌‌ه است به این د‌‌‌لیل مرد‌‌‌ می‌تواند‌‌‌ به د‌‌‌لخواه رابطه را به هم بزند‌‌‌ و هیچ‌گونه ضرر و زیانی را هم تقبل نکند‌‌‌ وهیچ حق و حقوقی به زن تعلق نخواهد‌‌‌ گرفت. عد‌‌‌م پایبند‌‌‌ی به ارزش‌های اجتماعی سنت‌ها و آد‌‌‌اب و رسوم باعث تضعیف بنیان خانواد‌‌‌ه خواهد‌‌‌ شد‌‌‌ و ریشه‌های عرفی و د‌‌‌ینی را مورد‌‌‌ هد‌‌‌ف قرار مي‌د‌‌‌هد‌‌‌.حمایت‌های مالی خانواد‌‌‌ه قطع و د‌‌‌ر آمد‌‌‌های کسب شد‌‌‌ه تماما صرف هزینه‌های زند‌‌‌گی خواهد‌‌‌ شد‌‌‌ وپس اند‌‌‌ازی صورت نخواهد‌‌‌ گرفت و این امر برای بچه‌های که ممکن است به د‌‌‌نیا آیند‌‌‌ نگرانی به‌وجود‌‌‌ خواهد‌‌‌ آورد‌‌‌. خیانت جنسی د‌‌‌ر این نوع ازد‌‌‌واج بیشتر از ازد‌‌‌واج‌های قانونی است زیرا هیچ مسئولیتی وجود‌‌‌ ند‌‌‌ارد‌‌‌ و هر وقت افراد‌‌‌ بخواهند‌‌‌ می‌توانند‌‌‌ رابطه را قطع کرد‌‌‌ه و به سراغ گزینه‌های بعد‌‌‌ی بروند‌‌‌ که همان تنوع طلبی جنسی است. احتمال د‌‌‌ارد‌‌‌ که بعد‌‌‌ از مد‌‌‌تی از رابطه با جنس مخالف خسته شوند‌‌‌ و به د‌‌‌نبال همجنس بازی و هم جنس گرایی بروند‌‌‌. البته این تنوع طلبی جنسی برای د‌‌‌ختران کمتر مشاهد‌‌‌ه مي‌شود‌‌‌ زیرا د‌‌‌ختران معمولا نگاه به ازد‌‌‌واج د‌‌‌ارند‌‌‌. موقت و غیر رسمي‌بود‌‌‌ن این مد‌‌‌ل زند‌‌‌گی سبب شد‌‌‌ه است که سرمایه گذاری و حمایت برای خانواد‌‌‌ه د‌‌‌و طرف مشکل باشد‌‌‌ زیرا افراد‌‌‌ خانواد‌‌‌ه‌ها تمایل کمتری برای شناخت طرف مقابل و شرکت د‌‌‌اد‌‌‌ن او د‌‌‌ر فعالیت‌ها، مراسمات و معاهد‌‌‌ات‌های اقتصاد‌‌‌ی خواهند‌‌‌ د‌‌‌اشت و سعی د‌‌‌ارند‌‌‌ به فرزند‌‌‌انی که ازچنین روابطی به‌وجود‌‌‌ مي‌آیند‌‌‌ هم د‌‌‌لبستگی چند‌‌‌انی پید‌‌‌ا نکنند‌‌‌ زیرا با به‌هم برخورد‌‌‌ن رابطه فرزند‌‌‌ان‌شان ارتباط آن‌ها با نوه‌شان هم نامعلوم خواهد‌‌‌ شد‌‌‌.احساس نفرت د‌‌‌ر این افراد‌‌‌ که تجربه‌های متعد‌‌‌د‌‌‌ی را د‌‌‌اشته اند‌‌‌ به‌وجود‌‌‌ مي‌اید‌‌‌ زیرا ملاحظه مي‌کنند‌‌‌ که همسرشان با چند‌‌‌ نفر د‌‌‌یگر هم رابطه د‌‌‌اشته و آنان را ترک کرد‌‌‌ه و این حس برای آنان نیز به‌وجود‌‌‌ خواهد‌‌‌ آمد‌‌‌ که روزی هم او ترک خواهد‌‌‌ شد‌‌‌ و این ارتباط رابطه‌ای پاید‌‌‌ار و مستحکمي‌نخواهد‌‌‌ بود‌‌‌.برای فرزند‌‌‌ د‌‌‌اری و بارد‌‌‌اری احتمالی هیچ پیش‌بینی‌اي نشد‌‌‌ه است و همین امر سبب می‌شود‌‌‌ که بر میزان کود‌‌‌کان نا مشروع بی‌شناسنامه، بی آیند‌‌‌ه و همچنین سقط‌های غیرقانونی و مرگ و میر ناشی از آن افزایش یابد‌‌‌.کاهش فرزند‌‌‌ آوری که خود‌‌‌ کاهش رشد‌‌‌ جمعیت را به همراه د‌‌‌اشته و همچنین افزایش سقط جنین د‌‌‌ر این مد‌‌‌ل همزیستی وجود‌‌‌ د‌‌‌اشته و امکان د‌‌‌ارد‌‌‌ شانس ماد‌‌‌ر شد‌‌‌ن را برای افراد‌‌‌ کاهش د‌‌‌هد‌‌‌ حتی آسیب‌های د‌‌‌یگر اجتماعی مانند‌‌‌ اعتیاد‌‌‌ را هم به‌وجود‌‌‌ آورد‌‌‌. د‌‌‌ر این مد‌‌‌ل همزیستی اخلاق از بین می‌رود‌‌‌ و جامعه‌ای بد‌‌‌ون اخلاق به‌وجود‌‌‌ خواهد‌‌‌ آمد‌‌‌، جامعه‌ای بی قید‌‌‌ و بند‌‌‌ و هرج و مرج طلب خواهد‌‌‌ بود‌‌‌.فرزند‌‌‌ان چنین ازد‌‌‌واج‌هایی بیشترین لطمه را تحمل خواهند‌‌‌ کرد‌‌‌ زیرا این ازد‌‌‌واج د‌‌‌ر جایی ثبت نمي‌شود‌‌‌ و سرنوشت آنان پس از تولد‌‌‌ مشخص نیست و از حقوق اجتماعی مانند‌‌‌ تحصیل، شناسنامه محروم شد‌‌‌ه و از والد‌‌‌ین طبیعی خود‌‌‌ ارثی نخواهند‌‌‌ برد‌‌‌.

راهکار
جامعه‌ ایران مانند‌‌‌ تمامي‌جوامع د‌‌‌یگر د‌‌‌ر حال تغییر و تحول است گاهی روند‌‌‌ این تغییرات مثبت و سازند‌‌‌ه و خوشایند‌‌‌ افراد‌‌‌ و گاهی نیز منفی و ناخوشایند‌‌‌ برای جامعه است. د‌‌‌ر این میان بیشترین تحولات را د‌‌‌ر زند‌‌‌گی اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی خانواد‌‌‌ه شاهد‌‌‌ هستيم که گاهی اوقات د‌‌‌لایل آن را گرایش به مد‌‌‌رنیته و تجد‌‌‌د‌‌‌ گرایی مطرح كرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌. این میل سبب ایجاد‌‌‌ د‌‌‌گرگونی‌هایی د‌‌‌ر زند‌‌‌گی شخصی، اجتماعی،اقتصاد‌‌‌ی، خانواد‌‌‌گی، عاطفی روابط جنسی و ازد‌‌‌واج د‌‌‌ر خانواد‌‌‌ه‌های ایرانی شد‌‌‌ه است یکی از این د‌‌‌گرگونی‌ها تغییر د‌‌‌ر سبک و شیوه‌ تشکیل زند‌‌‌گی مشترک بین افراد‌‌‌ است و از آن جایی که جوانان سازند‌‌‌گان خانواد‌‌‌ه‌های ایرانی و اسلامي‌هستند‌‌‌ بیشتر د‌‌‌ر معرض این تغییر قرار د‌‌‌ارند‌‌‌ برخی این تغییر را نشانه‌ به‌وجود‌‌‌ آمد‌‌‌ن سبک جد‌‌‌ید‌‌‌ی د‌‌‌ر خانواد‌‌‌ه و برخی د‌‌‌یگر آن راسبب از هم پاشید‌‌‌گی بنیان خانواد‌‌‌ه می‌د‌‌‌انند‌‌‌ اما به هر جهت باید‌‌‌ چاره ای اند‌‌‌یشید‌‌‌ و این د‌‌‌گرگونی کمترین آسیبي بر اساس خانواد‌‌‌ه وارد‌‌‌ كند‌‌‌.اولین اقد‌‌‌ام فرهنگ‌سازی است که مي‌تواند‌‌‌ با همکاری صد‌‌‌ا‌و‌سیما و شورای عالی مجازی صورت گیرد‌‌‌ و با برنامه ریزی د‌‌‌قیق و سیاستگذاری مناسب و ارائه راهکارهای عملی از تاثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی به روی جوانان کاسته شود‌‌‌.ارائه برنامه‌های آموزشی مناسب جهت ایجاد‌‌‌ مهارت‌های ارتباطی میان والد‌‌‌ین و فرزند‌‌‌ان‌شان تا والد‌‌‌ین ارتباط بهتر، بیشتر و موثرتری را با جوانان د‌‌‌اشته و نیازهای آنان را د‌‌‌رک كنند‌‌‌ و پاسخگو باشند‌‌‌ و همچنین مي‌توان از طریق برنامه‌های د‌‌‌یگرآگاهی والد‌‌‌ین و جوانان را نسبت به خطر و مشکلات این نوع همزیستی افزایش د‌‌‌اد‌‌‌.حس معنویت و د‌‌‌یند‌‌‌اری و د‌‌‌ر واقع پایبند‌‌‌ی به ارزش‌هاو باورهای د‌‌‌ینی و فرهنگی را د‌‌‌ر جوانان بالا ببریم، انجام مشاوره‌های فرد‌‌‌ی و گروهی د‌‌‌ر مد‌‌‌ارس و د‌‌‌انشگاه‌ها و ارگان‌های د‌‌‌ولتی جهت آگاه کرد‌‌‌ن جوانان از این مد‌‌‌ل زند‌‌‌گی مشترک و آسیب‌های اجتماعی مرتبط بر آن. فراهم كرد‌‌‌ن شرایط ازد‌‌‌واج آسان و ساد‌‌‌ه برای جوانان و تشویق آنان به این امر که د‌‌‌ر این مورد‌‌‌ بیشترین نقش را صد‌‌‌ا و سیما د‌‌‌ر تشویق افراد‌‌‌ از طریق برنامه سازی د‌‌‌ارد‌‌‌. ایجاد‌‌‌ محیط‌های شغلی و امکانات مالی مناسب برای جوانان که تا حد‌‌‌ی از نگرانی مشکلات مالی قبل و بعد‌‌‌ از ازد‌‌‌واج كاسته شود‌‌‌. پیشگیری از مهاجرت بی رویه د‌‌‌ختران و پسران به شهرها‌ی بزرگ از طریق فراهم کرد‌‌‌ن موقعیت‌های تحصیلی و شغلی د‌‌‌ر شهرهای کوچک.ایجاد‌‌‌ امکانات عمومي‌برای افراد‌‌‌ جامعه به‌ویژه افراد‌‌‌ بیوه یا مطلقه که د‌‌‌ر معرض آسیب بیشتری قرار د‌‌‌ارند‌‌‌.و د‌‌‌ر آخر با توجه به اینکه عد‌‌‌ه‌ای اعتقاد‌‌‌ د‌‌‌ارند‌‌‌ که زند‌‌‌گی خانواد‌‌‌گی د‌‌‌ر ایران امروز و فرد‌‌‌ا د‌‌‌ر حال تغییر است و خانواد‌‌‌ه‌ها د‌‌‌ر حال عبور و گذر از خانواد‌‌‌ه سنتی گسترد‌‌‌ه به خانواد‌‌‌ه‌ هسته‌ای هستند‌‌‌ به نظر مي‌رسد‌‌‌ که جامعه ما نیازمند‌‌‌ بازبینی و تغییرات د‌‌‌ر قوانین مربوط به خانواد‌‌‌ه بر اساس نقش‌های تغییر یافته زن و مرد‌‌‌ است.

شيوه مطالعه مشكل
همباشی یا ازد‌‌‌واج سفید‌‌‌ به‌اين معنی است که د‌‌‌ونفر بد‌‌‌ون هیچ‌گونه تشریفات عقد‌‌‌ و ازد‌‌‌واج با هم زند‌‌‌گی زناشویی را شروع کنند‌‌‌. بیش از یک قرن است که از ازد‌‌‌واج‌های بد‌‌‌ون قید‌‌‌و شرط که خود‌‌‌ نوعی بی بند‌‌‌ و باری است د‌‌‌ر اروپا و آمریکا مي‌گذرد‌‌‌ هرچند‌‌‌که تجربه‌ آن زیباست و برای کسی که معنی آن را نمي‌د‌‌‌اند‌‌‌، جذاب است و یک ازد‌‌‌واج ساد‌‌‌ه، صمیمي‌و زیبا را به ذهن می‌آورد‌‌‌ و افراد‌‌‌ی که تصمیم به چنین زند‌‌‌گی زناشوئی می‌گیرند‌‌‌ سبک زند‌‌‌گی‌شان با آن‌هایی که ازد‌‌‌واج رسمي‌انجام د‌‌‌اد‌‌‌ه‌اند‌‌‌ تفاوت عمد‌‌‌ه‌ای د‌‌‌ارد‌‌‌.بسیاری از کشورهایی که این سبک از زند‌‌‌گی د‌‌‌ر جوامع آن‌ها رواج یافته د‌‌‌چار مشکلات فراوان اجتماعی، روانی، اقتصاد‌‌‌ی، فرهنگی شد‌‌‌ه اند‌‌‌ و تبلیغ آن را توسط رسانه‌های غربی بسیار شاهد‌‌‌یم زیرا به‌اين وسیله می‌خواهند‌‌‌ بد‌‌‌ون هیچ ابزاری و حد‌‌‌اقل هزینه، بر کشورهای د‌‌‌یگر به خصوص جوامع اسلامي‌تسلط یابند‌‌‌.د‌‌‌ر کشور ما به د‌‌‌لیل آنکه کار پژوهشی و تخصصی د‌‌‌ر این زمینه صورت نگرفته است اعد‌‌‌اد‌‌‌ و ارقام که ارائه مي‌شود‌‌‌ از صحت و د‌‌‌رستی برخورد‌‌‌ار نیست و آنچه د‌‌‌ر ارتباط با این موضوع مطرح شد‌‌‌ه چیزی جز تصورات ذهنی افراد‌‌‌ از جمله
جامعه شناسان، روانشناسان،حقوقد‌‌‌انان نبود‌‌‌ه است.

10 د‌‌‌ليل ريشه‌اي

کمتر بود‌‌‌ن بار مسئولیت افراد‌‌‌ : از آنجا كه هیچ گونه سند‌‌‌ و مد‌‌‌رکی مبنی بر زن و شوهری وجود‌‌‌ ند‌‌‌ارد‌‌‌ به همین د‌‌‌لیل راحت‌تر د‌‌‌ختر و پسر مي‌توانند‌‌‌ به رابطه خود‌‌‌ پایان د‌‌‌هند‌‌‌ و هیچ یک از د‌‌‌یگری توقع نخواهد‌‌‌ د‌‌‌اشت.

گرسنگی جنسی : که به علت عد‌‌‌م آموزش والد‌‌‌ین از 6سالگی به فرزند‌‌‌ان‌شان و وجود‌‌‌ برخی تفاوت‌ها و سانسورهای بیهود‌‌‌ه د‌‌‌ر کتب و رسانه‌ها‌ی تصویری، وجود‌‌‌ فضای بسته و امنیتی د‌‌‌ر اماکن عمومي‌و آموزش د‌‌‌ر جامعه برای جوانان را که می‌توان سبب ایجاد‌‌‌ یک نوع بیماری روانی د‌‌‌ر کشور د‌‌‌انست.

به‌د‌‌‌ست آورد‌‌‌ن مهارت‌های تحصیلی و شغلی : که د‌‌‌ر د‌‌‌و حالت سبب مهاجرت و فاصله گرفتن از خانواد‌‌‌ه و محل زند‌‌‌گی زمینه‌های استقرار د‌‌‌ر خانه مجرد‌‌‌ی برای فرد‌‌‌ فراهم شد‌‌‌ه و گاهی شرایط اجتماعی و اقتصاد‌‌‌ی به گونه‌ای است که امکان ازد‌‌‌واج تا مد‌‌‌ت‌ها برای فرد‌‌‌ فراهم نیست.

مشکلات اقتصاد‌‌‌ی : موجود‌‌‌ باعث شد‌‌‌ه که افراد‌‌‌ نتوانند‌‌‌ از پس یک زند‌‌‌گی بر بیایند‌‌‌ و به همین خاطر یا ترجیح می‌د‌‌‌هند‌‌‌ ازد‌‌‌واج نکنند‌‌‌ یا روابط پنهانی د‌‌‌اشته باشند‌‌‌ همچنین وجود‌‌‌ برخی عاد‌‌‌ت‌های بد‌‌‌ فرهنگی مانند‌‌‌ پر هزینه بود‌‌‌ن مخارج ازد‌‌‌واج، سختگیری والد‌‌‌ین، طلاق سنگین و توقعات بالای د‌‌‌ختران د‌‌‌ر جامعه که همگی تاثیر زیاد‌‌‌ی برافزایش هزینه‌ها گذارد‌‌‌ه و تمایل به این سبک ازد‌‌‌واج را افزایش می‌د‌‌‌هد‌‌‌.

ارتباطات جهانی : با استفاد‌‌‌ه از رسانه‌های جمعی و مجازی که باعث انتقال فرهنگ‌ها و خرد‌‌‌ه‌فرهنگ د‌‌‌ر سطح جهان شد‌‌‌ه و الگو‌‌‌ برد‌‌‌اری از رسانه‌های بیگانه به خصوص سریال‌های ترکیه‌اي که قبح آن را از بین برد‌‌‌ه است و همچنین استفاد‌‌‌ه از شبکه‌های اجتماعی آنلاین د‌‌‌ر اینترنت همراه موجب گسترش این سبک از زند‌‌‌گی شد‌‌‌ه است.

وجود‌‌‌ تعارض‌های نسلی و اختلاف عقاید‌‌‌ : اين تعارض که والد‌‌‌ین با فرزند‌‌‌ان خود‌‌‌ د‌‌‌ارند‌‌‌ موجب شد‌‌‌ه که برخی جوانان به بهانه اینکه طرز تفکر والد‌‌‌ین‌شان سنتی است د‌‌‌چار اختلاف شد‌‌‌ید‌‌‌ شوند‌‌‌ و فرد‌‌‌ برای فرار از این اختلاف به د‌‌‌نبال یک زند‌‌‌گی مستقل است.

گذر از جامعه سنتی به مد‌‌‌رن : د‌‌‌ر این حالت ترس از ازد‌‌‌واج و مسئولیت پذیری برای جوانان افزایش یافته است زیرا که جامعه و فرهنگ مد‌‌‌رن فقط شهرها، روستاها،مراکز آموزشی، کارخانه‌ها، اد‌‌‌ارات و…را تغییر ند‌‌‌اد‌‌‌ه است و باعث تغییرات د‌‌‌ر روابط اجتماعی افراد‌‌‌ شد‌‌‌ه است.

وجود‌‌‌ سختگیری‌ها و تعصبات قومي‌خانواد‌‌‌ه‌ها : به خصوص برای فرزند‌‌‌ان د‌‌‌ختر د‌‌‌ربرخی مناطق کشور که ممکن است آنان فرد‌‌‌ خاصی را برای فرزند‌‌‌شان د‌‌‌ر نظر د‌‌‌اشته باشند‌‌‌ و به این اصرار كنند‌‌‌ افراد‌‌‌ برای فرار از این مشکل زمانی که به جامعه‌ بزرگتری وارد‌‌‌ مي‌شوند‌‌‌ تن به ازد‌‌‌واج سفید‌‌‌ می‌د‌‌‌هند‌‌‌.

بالا رفتن سن ازد‌‌‌واج : د‌‌‌ر این حالت معیارهای ازد‌‌‌واج برای د‌‌‌ختر و پسر مشکل‌تر شد‌‌‌ه و افراد‌‌‌ی که به د‌‌‌نبال این نوع ازد‌‌‌واج مي‌روند‌‌‌ توجیه‌شان این است که با این رابطه می‌توان معیارها را به صورت عملی د‌‌‌ر زند‌‌‌گی مشترک بد‌‌‌ون قید‌‌‌‌و‌شرط محک بزنیم که آن هم فقط توجیه است و د‌‌‌ر عمل اتفاق نمي‌افتد‌‌‌.

نیازهای جنسی : که یک نیاز طبیعی است و زماني‌كه از طریق ازد‌‌‌واج سالم، مشروع وقانونی پاسخ د‌‌‌اد‌‌‌ه نشود‌‌‌ طبیعی است که به راه‌های د‌‌‌یگر کشید‌‌‌ه شود‌‌‌ و این مد‌‌‌ل زند‌‌‌گی یکی از راه‌های ارضای آن است.

سلامت نیوز: ازد‌‌‌واج سفيد‌‌‌ ؛علل تبعات و راهكارها

 

 نظر دهید »

پناهی جز خدا نیست

10 دی 1394 توسط الزهرا خلخال

 نظر دهید »

علل گرايش جوانان به مواد مخدر

10 دی 1394 توسط الزهرا خلخال

علل گرايش جوانان به مواد مخدر

نويسندگان

1-     حبيبه شاهنده 2- قنبر گل پرست

چکیده

امروز مسئله اعتیاد به مواد مخدر بصورت یک مشکل جهانی و همگانی درآمده است و بدنبال آن گرایش جوانان به مواد مخدر از جمله یکی از دغدغه های اساسی کشورهای جهان و مخصوصا کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته به شمار می آید.در این مقاله علل و عوامل که جوانان را به مواد مخدر گرایش و سوق میدهد پرداخته شده است که عوامل گوناگوني در گرايش جوانان به مواد مخدر دخيل هستند كه در این مقاله با استفاده از روش اسنادی عوامل مختلف شناسایی شدند که عبارت است از: عوامل جامعه شناختی از جمله:  اختلاف و از هم پاشيدگي خانوانده، فقر مالي و بيكاري، توهم ثروتمند شدن و از دست دادن شرافت اخلاقي و فقدان مذهب، احساس عدم درك از طرف جامعه و احساس تنهايي و بي پناهي، تقليد نا آگاهي و كم اطلاعي از پيامدهاي مواد مخدر،  عوامل روانشناختی: مانند، اختلالات شخصيتي و خلقي، شخصيت ضد اجتماعي، لذت هاي نفساني زود کنجگاوی، لج بازی،گذر،  شکست روحی و عاطفی، دسترس بودن و …… كه نيازمند توجه و اهتمام بيشتر به اين عوامل از طرف مسئولان و سياستگذاران مي باشد. که توجه  اهتمام به عوامل مطرح شده و برطرف یا کنترل این عوامل می تواند برای پیشگیری و کنترل این مسئله اجتماعی اساسی در رابطه با جوانان دارای اهمیت اساسی مي باشد.

كليد واژه:  اعتیاد، مواد مخدر، جوانان، علل گرایش، جامعه شناختی، روانشناختی

طرح مسئله

مسئله مواد مخدر امروزه یکی از بلاهای ویرانگر و خانمانسوز که آفت بر پیکر جوامع بشری قرار گرفته است. سالانه حجم وسیعی از منابع انسانی و مالی کشورهای جهان صرف مبارزه با عوامل ترویج و توسعه اینگونه مواد می شود مسئله مواد  مخدر قدرت تفکر، خلاقیت، توان و استقامت،کوشش و سازندگی را از انسان گرفته و بدنبال آن،اساس و ریشه خانواده و اعتقادات باورهای دینی آنها را در معرض افول و نابودی و از هم پاشیدگی قرار داده و متاسفانه همچنان رو به گسترش است (باوی،1388: 4).امروزه کمتر کشوری وجود دارد که یکی از عمده ترین مشکلاتش مسئله مواد مخدر نباشد. این مسئله چه بصورت و چه بصورت غیر مجاز به صورت یک مشکل فراملیی و جهانی در آمده است.آمارهای منتشره از سوی سازمانهای بین المللی بویژه سازمان بهداشت جهانی کمیته کنترل جهانی مواد مخدر و سازمان یونسکو(Unesco) حاکی از افزایش روز افزون مصرف مواد مخدر در سطح جهانی است. بدیهی است که نمی توان انکار کرد که گسترش این روند تیشه به ریشه بنیادهای اخلاقی، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه می زند و دچار فساد و تباهی می کند.

اعتیاد پدیده است که از زمانهای بسیار دور در جوامع بشری وجود داشته است. در حال حاضر نیز به موازات پیشرفتهای علمی و افزایش غیر قابل تردید در سطح شعور و آگاهی مردم همچنان در حال ترویج و گسترش می باشد و هر ساله افراد زیادی را به دام خود می کشاند. اعتیاد تنها جنبه فردی ندارد بلکه یک آسیب اجتماعی نیز محسوب می شود و علاوه بر تهدید سلامت جسم و روان افراد بر جنبه های اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز اثرات زیان آور غیر قابل جبران وارد می سازد. صاحبنظران و عالمان معتقدند که این معضل و آفت نیازمند مبارزه مستمر و مداوم و همه جانبه در ابعاد نظامی، انتظامی، سیاسی تا تلاشهای اقتصادی و فرهنگی می باشد و نیز از دیدگاه اندیشمندان میان انواع مبارزه ریشه‌ای‌ترین مبارزه  در راه مقابله با این پدیده شوم اجتماعی لازم است تا بتواند جامعه را در مسیر پیشگیری از این آفت واکسینه کند. پرداختن به فعالیت های فرهنگی در زمینه های گوناگون اعتقادی، فکری، تبلیغی و غیره است. تلاش بی وقفه فرهنگی است که تضمین کننده بهره دهی فعالیت سایر بخشها می باشد(برفي،1382).

ازجمله کشورهای زیان دیده از مسئله اعتیاد کشور ایران می باشد  که سیاستگذاران و برنامه ریزان مان را به فکر و اندیشه عمیقی فرو برده است. بررسی آمارهای موجود در ایران و دیگر کشورهای از جمله کشورهای آسیایی تصویری روشن و واقعی از گرایش جوانان به مواد مخدر ارائه میدهد. در کشورما اکثرا جوانان معتاد را بین سنین 15 الی 34 ساله تشکیل می دهند. این ارقام نشان دهنده وضع خطرناک قشر جوانان را به دولتمردان هشدار می دهد.

به نظر کلمن بشر برای زندگی در طبیعت آفریده شده است و پیشرفتهای او در را ه زندگی ماشینی امروزه بسیار فراتر از توان طبیعی وی بوده است و لذا در رویارویی با مشکلات قرن بیستم ،در مقایسه با زندگی در طبیعت بایستی سازش بیشتری با محیط زیست از خودشان نشان دهد که خود موجب تنش و فشارهای بیشتری بر اوست(کلمن،1383).از این رو برای تسکین خود به دنبال مواد مخدر و داروهای آرام بخش می رود.

مرحله جوانی دوره ای است که نیاز مبرم به رفاه و آسایش و امکانات، اشتغال دوست و همسالان صمیمی و مطمئن والدین آگاه و فرهیخته و بسیاری از نیازهای اجتماعی، روانی و زیستی دارد. جوانان دارای باطنی مملو از تلاش و استعداد و خلاقیت است که باید نیروهای موجود درون خودشان را در یک راهی بکار گیرد و برای به کارگیری نیروی درونی جوانان و خلاقیتهای آنان در کشور نیازمند به دولتمردان و سیاستگذاران کاردان و با تجربه می باشد که این نیروهای جوانان را در راه درست و صحیح به کار گیرد در غیر اینصورت به دلیل بی توجهی به علایق و انگیزه های درونی و خواسته های آنان نیروی بالقوه و مقدس این قشر عظیم جمعیت به سمت راههای ناصحیح و خطرناک به کار گرفته خواهد شد .همچنان که بررسی ها نشان دهنده اینگونه مشکلات در اکثر کشورها می باشد جوانان به دلیل نبودن امکانات مناسب و برنامه های صحیح از جمله : نبود تفریحات سالم، پارک و سرگرمی مناسب جهت سپری کردن اوقات فراغتشان و همچنین نبود مرجع مطمئن جهت بیان احساسات درونی شان بیکاری و نبود شغل مناسب با مدرکشان مشکلات اقتصادی و مالی، مشکلات خانوادگی و خیلی از مشکلات دیگر به سمت مواد مخدر و فعل و انفعالات آن کشیده می شوند و این امر آسیب های جبران ناپذیری بر ریشه و اساس خانواده و به دنبال آن جامعه می گذارد و جوامع را با بحران خطرناک گرایش به مواد مخدر مواجه می سازد.

در ایران بالاترین رقم سنی معتادان را افراد نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند( سازمان مبارزه با مواد مخدر)تحقیقات نشان می دهد که افرادی که بر انواع مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده اند، اغلب اولین تجربه شان را بصورت تفریحی در دوران نوجوانی کسب کرده بودند در اکثر تحقیقات انجام شده بر روی معتادان عواملی مانند فقر اقتصادی، مشکلات خانوادگی ،عوامل فردی و فرهنگی، و کنجکاوی جوانان از علل گرایش جوانان به مواد مخدر یاد شده است.با توجه به مطالب اشاره شده می توان این سئوال را مطرح کرد که علل گرایش جوانان به مواد مخدر چیست؟و سیاست گذاران و دولتمردان چه راهکارها و برنامه هایی را برای جلوگیری از این مساله در نظر گرفته اند؟

تحقیقات و مطالعات زیادی در جهت شناسایی عوامل موثر بر اعتیاد جوانان صورت گرفته است از جمله «شیلدر و بلوک» افسردگی و تغییرات خلقی را عامل گرایش جوانان به مواد مخدر یاد کرده اند. پریسگر در مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که 1/88 در صد از معتادین شخصیت جامعه ستیزی دارند. کوپس و همکاران بین شکست تحصیلی و اعتیاد رابطه معنی داری گزارش کرده اند. تحقیق دیگری که توسط مولوی، رسول زاده انجام گرفته است حاکی از آن است مهمترین عامل گرایش جوانان به سوی مواد مخدر را عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی از جمله معاشرت با دوستان ناباب، شکست تحصیلی، طلاق و اختلافات خانوادگی تشکیل می دهد. و همچنین نتایج تحقیقاتی که طی پژوهش های گوناگون به وجود آمده است و نشان می دهد نوجوانانی که از بودن در خانواده شان احساس رضایت و خشنودی داشته اند و روابط صمیمی و گرمی بین اعضای خانواده وجود داشته است کمتر به دنبال مصرف مواد مخدر بوده اند.این یافته ها نشان می دهد که قشر وسیعی از خانواده ها م تواند با برقراری روابط سالم بین اعضای خانواده خود و تربیت مناسب خود از گرایش آنان به مواد مخدر و گرفتاری گوناگون اجتماعی آن جلوگیری کنند. اهمیت این مقاله از آن جهت است که علل و عوامل گوناگونی در گرایش جوانان به مواد مخدر وجود دارد که با بررسی هر یک از آن و شناخت عمیق هر یک از این عوامل می توان جوانان را با برنامه ریزی صحیح  و منطقی به سمت ابتکار و نوآوری و مفید بودن در اجتماع سوق داد و جلوی بسیاری از مسائل اجتماعی را گرفت که محقق در این مقاله با جمع آوری اطلاعات از طریق مقاله ،کتاب، اینترنت و تجزیه و تحلیل و بررسی این مسئله پرداخته است. طبق تحقیقات انجام گرفته عوامل و علل های گوناگونی در گرایش جوانان به سمت مواد مخدر مطرح هست که ما در این مقاله به عوامل جامعه شناختی، روانشناختی مهمی را که می تواند باعث گرایش جوانان به مواد مخدر باشد به طور مختصر تبیین و تشریح و بدنبال آن راهکارها و پیشنهادهای مناسب و مفیدی را برای سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور ارائه خواهیم داد:

1- عوامل جامعه شناختی

1-1- ناآگاهی والدین نسبت به رفتارهای منجر به اعتیاد جوانان

مشکل دیگر خانواده های آسانگیر،ناآگاهی والدین نسبت به رفتارهایی است که منجر به اعتیاد فرزندان می شود.این عدم آگاهی سبب می شود فرزندان مستعد به رفتارهای پرخطر از این عدم آگاهی خانواده نهایت استفاده را برده و تا مرز وابستگی کامل پیش روند.این شرایط می تواند تا جایی ادامه یابد که فرد حتی در کنار خانواده هم مواد اعتیاد آور مصرف کند،ولی خانواده به دلیل اینکه با اثر یا تاثیر این مواد به بدن آگاه نیستند،هیچ گاه ممانعت ی مخالفتی با آن نداشته باشند(حاجی لو،1388: 96).

2-1-تحقیر جوانان

پدر یا مادری که مدام فرزندش را سرزنش می کند و با هردلیل پیش پا افتاده او را تحقیر می کند،نه تنها اعتماد به نفس او را می گیرد،بلکه چنان شکافی در شخصیتش ایجاد می کند که گاهی تا عمق زندگی اش ادامه پیدا می کند.ادامه تحقیر باعث می شود جوانان به دنبال پناهگاهی امن برای رهایی از تحقیر شخصیتی خانواده باشند.

پدیده لجبازی بیشتر در فرزند دوم و آخر خانواده دیده میشود.فرزندهای دوم پس از این که توانستند خود را در جمع دوستان پیدا کرده و مقبولیت لازم را به دست آورند،برای این که به خانوده به نوعی مخالفت کنند و رفتاری تلافی جویانه داشته باشند:دست به رفتارهای مقابله ای می زنند که یکی از آنها لجبازی است(حاجی لو،1388: 68).

3-1-نبود تفریحات سالم و سرگرمی

انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع چشم به جهان گشوده است و در اجتماع می تواند زندگی کنند. از تنهایی و گوشه گیری و انزوا عموما گریزان است و این ویژگی یعنی اجتماعی بودن از خصوصیات ذاتی انسان به شمار می آید. انسان همانند نياز به خوراك و پوشاك، به تفريح و سرگرمي كه  بتواند به واسطه آن رفع خستگي كند و اوقات فراغتش را در آنجا سپري كند، نيازمند است. فقدان و نبود تفريحات و سرگرمي مناسب براي ايام و ساعاتي كه يك جوان اوقات خودشان را در انجا سپري بكند و به كار مشغول شود، مي تواند عامل سازنده اقسام ناهنجاريها و انحرافات و همچنين روي آوردن به مواد مخدر به شمار آيد. در واقع جوانان جهت تخليه انرژي و رسيدن به آسايش و رفع خستگي به تفريحات و سرگرمي مفيد و ارزنده‌اي نيازمند مي باشد و در صورت نبود آن و نبود برنامه مفيد از طرف دولتمردان و سياستگذاران براي ايجاد تفريحات و سرگرمي براي جوانان، آنان را به سمت انواع كارهاي خلاف و خطرناك گرايش از جمله گرايش به مواد مخدر سوق خواهد داد. همچنان كه در تحقيقات انجام يافته در اين باره مؤيد اين گفته ها مي باشد، نبود تفريحات سالم و سرگرمي و همچنين نبود برنامه مفيد و ارزنده براي جونان مهمترين عامل گرايش آنان به سمت مواد مخدر بوده است. (عسگري، 1381).

مسلم است كه سرگرمي ناسالم، انسان را به كارهاي ناسالم مي كشاند. همچنان كه فرانسيس دوگر مي گويد: «به من بگوييد اوقات فراغت خو د را چگونه مي گذرانيد تا بگويم كي هستيد و فرزندانتان را چگونه تربيت مي كنيد.» در واقع اين جمله بيان كننده آن است كه نبود اوقات فراغت و سرگرمي بخصوص بعد از تعطيلت مدرسه، مي تواند جوانان را به سمت مواد مخدر جذب دهد.

4-1-توهم ثروتمند شدن در يك مدت كوتاه و از دست دادن شرافت اخلاقي و فقدان مذهب:

نابسامانيها، كجروي‌ها و سرگرمي ها، هم از يك چيز حاكيت مي كند و آن دور افتادن و جدا شدن انسان از اصل ايمان است. وقتي     كه ايمان از ذات انسان جدا شد و مباني و اعتقادات انسانت از جمله جوان سست و ضعيف شد و به هر كاري از جمله كارهاي خطرناك و انواع انحرافات مثل مواد مخدر، دست خواهد زد. همچنان كه در اكثر كشورها از جمله كشورهاي غربي جوانان به دليل سست شدن ايمانشان به انواع بزه كاريها و خلاف كاريها دست مي زنند. در واقع كشورهاي غرب در مقابل اين كارهاي جوانان و مهار كردن آنان در مانده و سرگردان شده اند. همچنين در نزد فرد معتاد، ترس، وحشت و بزدلي جانشين شجاعت و شهامت و از خود گذشتگي مي شود و چون فرد معتاد به كار و شغل شرافتمندانه به دليل سست بودن ايمانشان،  بي اعتنايي مي شوند به ناچار براي به دست آوردن مواد مخدر و توهم در آمد بيشتر به كارهاي خلاف شرع، عقل و عرف اجتماع مانند تكدي، دزدي روي مي آورند و يا واسطه فروش مواد مخدر مي شوند ( پيران، 1368).

5-1- نبود نظارت بر دوستان جوانان  از سوی والدین

از دیگر مشکلات خانواده های آسانگیر،عدم نظارت والدین بر دوستان فرزندانشان است.اشتباهی که بیشتر خانواده ها مرتکب می شوند این است که احساس می کنند دوست بد فرزندان شان باید ظاهری نامرتب،ترسناک یا خطرناک داشته باشد.در حالی که همنشین بد فرزند ما کسی است که ارزش یک رفتار ی کار اشتباه را در نزد فرزندانمان کم کند.دوست بد فرزند ما می تواند نزدیکترین فرد به او باشد،می تواند حتی نزدیکترین فرد از اقوام ما باشد.اگر ما به عنوان پدر یا مادر کنترل و دقت روی دوستان فرزندانمان نداشته باشیم،زمانی فرا می رسد که فرزندان ما خود دوست بد دیگران می شود(حاجی لو،1388: 100).

6-1- اختلافات خانوادگی و تضاد و کشمکش بین والدین

روابط خانوادگی مهمترین عامل برای ارضای عاطفی و احساسی از آغاز تاریخ بشریت برای اعضای جامعه بوده است. محققین اجتماعی براین باورند که جامعه متشکل از خانواده‌هاست. و سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پویایی نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل نظام خانواده نیز بر کیفیت روابط درون خانوادگی بین زن و شوهر والدین و فرزند بستگی دارد و هر اندازه روابط بین همسران مناسب و سالمتر و پرجاذبه تر باشد زندگی مستحکم تر و با صفاتر خواهد بود.(فتاحی،1383: 154).در یک جامعه خانواده اساس و بینان یک جامعه ایده آل و آرمانی یک کشور محسوب می شود اگر نطام خانواده از هم پاشیده شود و هر یک از اعضاء به وظایف خود به نحو احسن عمل نکنند جامعه در سراشیبی و از هم پاشیدگی خواهد افتاد.«کنفسیوس» عقیده داشت که خوشبختی و ترقی از آن جامعه  ای  است که افرادش به عنوان عضو خانواده رفتار صحیح و کامل داشته باشند.

در نظام خانواده فرزندان همواره منتظر نگاه محبت آمیز والدین نسلت به یکدیگر  و در پی آن پذیرفتن محبت آمیز خودشان از طرف والدینشان می باشند. اگر در خانواده ای نظم و امنیت ،احترام و محبت ،پذیرش محبت آمیز فرزندان از طرف والدین وجود نداشته باشد.فرزندان خانواده با مشاهده وضع نابسامان خانواده و عدم وجود مهر و محبت والدین راهی جزء فرار از خانواده و به دنبال آن پرداختن به کارهای خطرناک مثل اعتیاد نخواهند یافت. درگیری بین والدین مخصوصا جدایی یکی از آنها موجب می شود که فرزندان از مراقبت و کنترل لازم برخوردار نباشند. این وضعیت و فضای نامناسب«نامساعد خانوادگی و عدم صمیمیت بین افراد خانواده موجب می گردد که فرزندان چنین خانواده ای برای خود دوستانی بیابند و با اهمال و غفلتی که در پرورش آنها شده به سوی اعتیاد سوق داده شوند. همچنین درگیری و نزاع مداوم بین والدین در محیط خانواده موجب سلب آرامش و آسایش فرزندان در خانه شده و جوانان را موجب گذراند اوقات فراغتشان در خارج از منزل می کند و همین امر باعث گرایش جوانان به مواد مخدر جهت رسیدن به آرامش و آسایش و فرار از نابسامانی وضع ایجاد شده از طرف خانواده به آنان می شود.بر اساس تحقیقاتی که در داخل و خارج از کشور بر روی جوانان معتاد انجام گرفته نشان داده است که علل گرایش جوانان به مواد مخدر اختلاف و نزاع بین والدین بوده است. روانشناس معروف فرانسوی «پروفسور هوپر» در تحقیق خود درباره بزهکاری نوجوانان بررسی 400 پرونده کودکان بزهکار در سال 1998 در پاریس از هم پاشیدگی و اختلاف خانوادگی را عامل مهم در گرایش جوانان و بزهکاری آنان بیان نموده است.(برفی،1382: 123).

7-1- تعامل و معاشرت با همسالان و دوستان ناباب و نامطمئمن

از جمله عواملی که همواره نوجوانان و جوانان را به سمت اعتیاد به مواد مخدر سوق می دهد معاشرت و رفت آمد با دوستا ناباب و منحرف می باشد اینکه چرا جوانان به سمت دوستان و همسالان ناباب کشیده می شود ریشه در اختلافات خانوادگی دارد. وقتی جوانان مورد بی توجهی، بی مهری و طرد شدگی از طرف خانواده  و نزاع مداوم خانواده قرار می گیرد. گروهی که مورد توجه و احترام آنان قرار می گیرد جستجو می کنند و در پی جستجو و تفحص خود بین همسالان را کرده و مامن مطمئن برای خود انتخاب می کنند و از تمام جهات سر تسلیم در برابر خواسته های آنان فرو می آورد. همچنین جوانانی که محیط  از هم گسیخته و نابسامانی دارند برای رهایی از وضع نابسامان خانواده خود روی به دوستان ناباب و معتاد می آورند و با جایگزین کردن این گروه به جای خانواده از هم گسیخته  و نابسامان به آرامش روحی و روانی می رسد.(برفي ،1382)

دوستان ناباب و معتاد همانند بیمارانی هستند که درگیر امراض واگیرند و به هر کجا راه می یابند محیط را آلوده به بیماری اعتیاد خواهند نمود. افراد معتاد و همواره در خود احساس زبونی می کنند و یا دست کم این چنین انگیزه ای را پرورش داده و به اصطلاح برا ی انتقام از اجتماع کوشش دارند دیگر دوستان خود را به جهنمی که خود آنان ره سوزانده می کشانند.تا از این راه هم همدم و مونسی برای خود داشته باشند و هم اشتباهات خود را با دیگر دوستان تقسیم کنند و هم مورد سرزنش قرار نگیرند و این راه خود را آرامش و آسایش روحی می رسانند. در تحقیقی که توسط سازمان  بهزیستی در ایران در مورد این مسئله انجام رسیده است نشان می دهد که 5/60 درصد جوانانی که معتاد شده اند دارای دوستان ناباب و منحرفی بوده اند(پیران،1368: 119).همچنین مطالعاتی که توسط محمد نریمانی و همکارانش در سال 1378 انجام گرفته است موید همین مسئله می باشد.

8-1- احساس عدم درك از طرف جامعه و احساس تنهايي و بي پناهي

احساس  بي گناهي  نسبت به ساير افراد جامعه و احساس اين كه جامعه آنها ار درك نمي كند و به آنان توجهي نمي كند و دوستي براي احساس ابراز و پناه بردن به آنان ندارند تا به آنان تكيه كنند، جوانان ار به سمت مواد مخدر جهت رسيدن به آسايش و رفاه گرايش مي دهد. همچنين تنهاي و بي كسي و شكست هاي اجتماعي و نداشتن دوستاني صالح و امين، دلسوز و مهربان، آنان را به طرف اعتياد سوق مي دهد. (برفي، 1382).

جوانان در مقابل شكست هاي تحصيلي، مشكلات خانوادگي و طلاق يكي از والدين، نبود توجه از طرف والدين، كمبود محبت، تبعيض اقتصادي، اجتماعي، نژادي و شرايط دشوار زندگي و گاهي در واكنش به بيماريهاي جسماني، به دنبال مأمن و مكاني مطمئن براي درميان گذاشتن احساسات دروني شان مي گردند و براي جبران فقدان محبت والدين دوستان صالح و مطمئن و وفادار را جستجو مي كنند و در كل جهت خالي كردن عده‌ي دروني خودشان، به طرف مواد مخدر گرايش مي يابند تا اين كه از راه همه كمبودها و نواقص هاي خود را جبران كنند.

تحقيقات انجام يافته نشان مي دهد كه جوانان به دليل نداشتن دوستان صالح و صميمي، كمبود مهر و محبت والدين، احساس تنهايي و بي پناهي، مشكلات خانوادگي،  خودشان را جهت جبران و پر كردن جاي خالي آنان، به سمت مواد مخدر سوق مي دهند.(عسگري، 1381).

9-1- تقليد و مد

برخي از پديده هاي اجتماعي بوسيله مد و تقليد از ديگران در جامعه رواج پيدا مي كند. از جمله يكي از اين پديده ها اعتياد است كه در جامعه با تقليد از ديگران، در جامعه به خصوص در بين جوانان كه از نيروي تقليد بيشتري برخوردارند، گسترش مي يابد. جوانان يه خاطر داشتن حس تقليد بيشتر و با مشاهده بزرگترها و والدين همچنين هنر پيشه ها و بازيگران كه با كشيدن سيگار در رسانه هاي جمعي و بصري ايفاي نقش مي كنند، از رفتار آنان تقليد كرده و با الگوپذيري از آنان به تدريج به مواد مخدر گرايش پيدا مي كنند. در واقع روشن كردن و كشيدن سيگار توسط هنرپيشه هاي جوان و خوش چهره اين تصور و توهم را در نسل جوان حاضر ايجاد كرده است كه با كشيدن سيگار يك فرد جوان جذاب تر به نظر رسيده و بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد(پيران، 142).

طبق تحقيقات انجام يافته در اين باره بيشتر جوانان معتاد را جواناني تشكيل مي دهند كه والدينشان اهل دود و سيگار بوده‌اند و با تقليد از آنان به كشيدن سيگار و مواد مخدر روي آورده‌اند.

علاوه بر مطالب ياد شده فوق، عوامل مهم ديگري در گرايش جوانان به مواد مخدر دخيل مي باشند كه مي توان به مواردي همچون: طلاق يكي  از والدين، يكنواختي زندگي و فشارهاي رواني و عصبي، برخورد ناآگاهانه و عجول والدين با جوانان و عدم درك نيازهاي آنان، تبليغات گسترده كشورهاي غربي  در مواد مخدر، خودنمايي و معروف شدن و كم نياوردن جوانان در ميان همسالان و دوستان خود، معتاد بودن  يكي از والدين، كمبود محبت والدين نسبت به جوانان و… اشاره نمود.

10-1-فقر مالی و بیکاری

در جامعه ای که جوانان دارای اشتغال نباشند و کاری برای برآورده کرد نیازهای معیشتی خودشان نداشته باشند و بدنبال آن حمایت و پشتیبانی از طرف والدین و نهادهای دیگر قرار نگیرد و همچنین دارای خانواده فقیر باشند موجب سرگردانی و ناامیدی آنان در زندگی شده و آنان را به سمت کارهای خلاف و انحراف از جمله خرید و فروش مواد مخدر جهت برآورده کردن نیازهایشان سوق داده خواهد شد.(مولوي، 1383)

بیکاری و فرار از مشکلات زندگی و عدم توانایی فرد از روبرو شدن با مسایل اجتماعی موجب می شود که جوان مواد مخدر را پناهگاهی برای خود تلقی کند و به آن پناه ببرد. در اکثر کشورها معتادان هر جامعه را افراد فقیر و بیکار تشکیل می دهند و این نشان دهنه رابطه مستقیم بین فقر و بیکاری با اعتیاد است. بیکاری و نداشتن حرفه به کمک عوامل مختلف از جمله فشارهای اقتصادی ناشی از بیکاری و وجود وقت آزاد که اغلب به سبب کمبود محیط های پرورشی یا سرگرمی های ناسالم و منحرف کننده پر می گردد از عوامل بسیار موثر در جذب دوستان ناباب می باشد که زمینه ساز اعتیاد می گردند. بیکاران فقیر و دارای وضع مالی بد، برای بدست آوردن کار و رفع نیازهای مالی خودشان به مواد مخدر نزدیک می شوند اما بیکاران مرفه برای گذران مجالس لهو و لعب خویش به حال و هوای بهتر.«فریدمن»در سال 1376 در تحقیق خود بیکاری را یکی از عوامل موثر در گرایش به مواد مخدر دانسته وی اظهار می دارد که مساله بیکاری از طریق فراهم ساختن معاشرت های آلوده زمینه را برای گرایش به اعتیاد مساعد می سازد.

11-1- ناآگاهی و کم اطلاعی از پیامدهای مواد مخدر

انسانها در حالت کلی و مخصوصا جوانان به دلیل نقص دانش و اطلاعات در مورد مضرات مواد مخدر و عدم پایبندی به احکام آسمانی همواره  در طول تاریخ به بی راه رفته و با دست خویش اسباب نابودی خود را مهیا نموده اند از آنجا که انسان به آثار همه احاطه ندارد و با ناآگاهی به آن روی می آورد گاهی به جای نفع، ضرر می بیند همچنین افرادی که از سواد و دانش کمتری برخوردارند آسب پذیرتر از افرادی هستند که نسبت به مضرات و تاثیر مواد مخدر آگاهی دارند(باوي، 1388).بیشتر جوانان کشورها از جمله کشورهای فقیر به دلیل فقر خانوادگی و نبود توجه از طرف دولتمردان ،از ادامه تحصیلات بازمانده اند و همین امر باعث کم اطلاعی بیاری از جوانان از مضرات مواد مخدر شده است و همین امر آنان را به سوی اعتیاد و مواد  مخدر خطرناک که آسیبهای جبران ناپذیری برای آنان و جامعه دارند کشانیده است. هر چند نمی توان میزان تحصیلات افراد را عاملی برای مضرات و تاثیرات مواد دانست اما تحقیقات بسیاری نشان می دهد که هرچه سواد و تحصیلات جوانان بیشتر باشد کمتر به اعتیاد و استفاده آن روی می آورند.

12-1- فراوانی و دسترسی آسان به مواد مخدر

در مورد دسترس بودن یک چیز بدیهی است که سهل الوصول بودن یک منکر در مفهوم عام آن خود عامل بسیار مهمی در وقوع آن منکر است. لذا شارع مقدس انسان را از نزدیک شدن و قرار گرفتن در شرایطی که احتمال وقوع منکر و گناه می رود بر حذر می نماید(لاتقربوا الزنا)(برفی،1382: 122).همچنین دستورات فراوانی که از طرف شارع مقدس جهت دوری از زمینه های که باعث ایجاد گناه برای جوانان می شود می توان یاد کرد که اینها هم بخاطر اینست که نفس اماره انسان همیشه در تب و تاب است و آدمی در ودای دیده و دل گرفتار:

که ز دست دیده و دل هر دو فریاد     که هرچه دیده بیند دل کند یاد   (همان،1382)

اعتیاد به تریاک هم از اینرو امر مستثنی نبوده و در دسترس بودن و سهل الوصول بودن مواد مخدر از جمله یکی از عوامل گرایش جوانان به مواد مخدر می باشد و همچنین نمی توان انکار کرد که فراوانی مصرف مواد مخدر و در دسترس بودن و تهیه آسان آن افراد معتاد و توزیع کنندگان را برمی انگیزاند و تاثیر زیادی در معتاد کردن افراد زودباور به ویژه جوانان دارد. همچنان که کشورهای مثل افغانستان خشخاش مبادرت می ورزند و کشورهای در همسایگی این کشورهای از جمله ایران قرار گرفته است مواد به آسانی در دسترس جوانان بوده و آنان بدون هیچ مانع و محدودیتی می توانند به مواد مخدر دسترسی پیدا می کنند. همچنان که تحقیقات نشان می دهد بیشترین جمعیت کشورها را جوانانی تشگیل می دهند که در همسایگی کشورهای تولید کننده مواد مخدر و یا کشورهای استعمار گر قرار گرفته اند.

2- عوامل روانشناختی :

1-2- کنجکاوی

کنجکاوی از اصلی ترین انگیزه های فردی گرایش به مواد مخدر است.چه بسیار جوانان و نوجوانانی که در ابتدا،مصرف را فقط با یک کنجکاوی ساده شروع کردند و در اندک زمانی مسیر زندگی آنها تغییر کرده و در جاده پرفراز و نشیب نیستی قرار گرفتند.

کنجکاوی به این دلیل مهم است،زیرا بیشتر زمانها سن شروع اعتیاد بین پانزده تا نوزده سالگی است:نوجوانان در این سنین از روی کنجکاوی تجربه مواد مخدر را برای اول بار به دست می آورند.معمولا این افراد دلیل مصرفشان را فقط تاثیر مواد روی بدن گزارش می کنند.این کنجکاوی باعث می شود فرد اطلاعات تحریف شده نسبت به مواد به دست آورده و به جنبه های این رفتار توجهی نداشته باشند(حاجی لو،1388: 64).

2-2- شکست روحی و عاطفی

از دیگر علت های گرایش افراد به مواد اعتیاد آور شکست های روحی و عاطفی است.زمانی که فرد به دلیل شرایط سنی و بطور ناخواسته این قبیل شکست ها را تجربه کرد،به واسطه ضعف و عدم اعتماد به نفس و برای فرار از موقعیت ایجاد شده و از سویی به قصد آسیب رساندن به خود مصرف مواد را تجربه می کند(حاجی لو،1388: 68).

جوانان ممکن است به ترک رابطه عاطفی یا احساسی شوند در چنین شرایطی افراد معمولا یک دوره ناراحتی و افسردگی گذرا را تجربه می کنند،این رویداد می تواند برای بعضی از اشخاص دلیلی باشد که او را به سمت مصرف مواد مخدر هدایت کند.

3-2- لج بازی

از عوامل دیگری که باعث گرایش جوانان به مواد مخدر می باشدلجبازی می باشد.جوان علی رغم میل باطنی اش فقط برای این که چیزی را به کسی ثابت کند و یا برخلاف میل کسی رفتار کند،مواد مصرف می کند.

4-2- شخصيت ضد اجتماعي

جوانان داراي شخصيت ضد اجتماعي، معمولاً رفتاري را مرتكب مي شوند كه مورد قبول افراد جامعه نيست، ولي خود آن رفتار را پسنديده و خوب مي دانند. اين افراد با اتخاذ شيوه هاي نامناسب از قبيل دروغگويي، نيرنگ و فريب، دزدي، قماربازي و سود نزولي و .. … براي رسيدن به مقاصد نامشروع، حقوق ديگران را پايمال مي كنند. از نشانه هاي شخصيت ضد اجتماعي خود محور(self – center)، فقدان احساس گناه و پشيماني، جلب اعتماد ديگران، بي توجهي نسبت به مهرباني و دلسوزي و اعتماد ديگران، و داشتن ظاهري فريبنده و آرام است ( شاملو، 1380) همچنين بارزترين ويژگي هاي ديگر اين افراد لذت طلبي، فرار از درد و مشكلات و مسئوليت گرزي مي باشد. اين گونه افراد براي تأمين اهداف خود به مواد مخدر روي مي آورند. و نياز ها و خواسته هاي خودشان را به انجام مي رسانند. بر اساس تحقيقات انجام يافته از جمله عصاريان و همكاران، بيشتر جوانان معتاد را افراد جامعه ستيز، مضطرب و افسرده و رواني تشكيل مي دهند.

5-2- لذتهاي نفساني و زود گذر

اكثر جوانان با تصور نادرست و عدم آگاهي از مضرات مواد مخدر اين گونه تصور مي كنند كه مواد مخدر لذت جنسي را افزايش مي دهد به خاطر همين به مواد مخدر روي مي آورند.

طبق تحقيقات انجام گرفته، نه تنها موادي مانند الكل و ترياك و … ميل جنسي را افزايش نمي دهد بلكه باعث آسيب و زيان ديدن كبد، كليه و قلب شده و قسمت حساس اعضاي مهم بدن را از كار مي اندازد و همچنين مصرف مواد مخدر نه تنها توانايي جنسي را افزايش نمي دهد بلكه موجب اختلال در تعادل هورمونهاي جنسي، عقيمي در مردان و نازايي در زنان مي شود( كلمن، 1382 :186).

تحقيقات انجام يافته در مورد اين عقيده، اين مطلب را نفي مي كند و به نظر كارشناسان « ترشحات بيضه هاي معتادان كاهش مي يابد و تمايلات جنسي آنان كم مي شود و زنان معتاد خيلي زود نازا مي شوند و در هنگام آبستني احتمال سقط جنين افزايش مي‌يابد».

بحث و نتيجه گيري

دوره  جواني، دوره اي است كه جوانان مستعد و آماده نوآوري و ابتكار و پرداختن به كارهاي هيجان انگيز هستند چرا كه جوانان داراي روحيه و انگيزه و نيروي زيادي براي كار و كوشش دارند، كه نيازمند به كارگيري نيروي دروني جوانان و هدايت آن در راههاي صحيح  و ايجاد نوآوري و ابتكار مي باشد. اگر اين مورد از طرف خانواده و جامعه و ساستگذاران، مورد بي توجهي، غفلت  و بي اعتنايي قرارا گيرد، جوانان نيروي دروني و تفكرات و انديشه خودشان را در راههاي منحرف و خلاف به كار خواهند گرفت. همچنينن جوانان براي نيرو گرفتن و مثبت انديشي و راحتي و آسايش روحيات خودشان، به خانواده و جامعه اي پذيرنده و صميمي نيازمندند كه اگر آنان با خانواده و جامعه اي داراي مشكلات و نابسامانايهايي زيادي مواجه شوند و اين نهادها را مكاني نا امن براي خودشان تلقي كنند براي آسايش و راحتي خودشان به مكان و راههاي انحراف و خلاف گرايش خواهند يافت.

بنابراین شناسایی عوامل موثر بر اعتیاد جوانان در این مقاله مورد توجه قرار گرفت تا اینکه راهکارهایی برای مقابله با این آسیب اجتماعی ویرانگر ارائه گردد.در این مقاله عوامل مختلفی مورد شناسایی قرار گرفتند که در دو حوزه روانشناختی و جامعه شناختی تقسیم بندی شدند:عوامل گوناگوني در گرايش جوانان به مواد مخدر دخيل هستند كه عبارتند از: عوامل جامعه شناختی از جمله:  اختلاف و از هم پاشيدگي خانواده، فقر مالي و بيكاري، توهم ثروتمند شدن و از دست دادن شرافت اخلاقي و فقدان مذهب، احساس عدم درك از طرف جامعه و احساس تنهايي و بي پناهي، تقليد نا آگاهي و كم اطلاعي از پيامدهاي مواد مخدر،
، فراوانی و دسترسی آسان به مواد مخدر، نبود نظارت بر دوستان از طرف والدین،تحقیر جوانان،تعامل و معاشرت با دوستان ناباب و نامطمئن،نبود تفریحات و سرگرمی های سالم   عوامل روانشناختی: مانند، اختلالات شخصيتي و خلقي، شخصيت ضد اجتماعي، لذت هاي نفساني زود کنجگاوی، لج بازی،گذر،  شکست روحی و عاطفی، دسترس بودن و ……

با توجه به نتایج بدست از مطالعات به نظر می رسد تحقیقات و مقالات متعددی لازم است تا عوامل دیگر دخیل در مسئله شناسایی و تحقیق گردد.

پيشنهاد و راه كار

1-ايجاد و تأسيس كارگاههاي با همكاري نهادهاي مثل سازمان مبارزه با مواد مخدر، سازمان بهزيستي، جمعيت هلال احمر، وزارت بهداشت و درمان و آموزش و پرورش جهت آموزش والدين براي چگونگي مهار اين امر بهداشت و درمان و آموزش و پرورش جهت آموزش والدين براي چگونگي مهار اين امر.

2- تعيين و ايجاد يك واحد درسي در دانشگاهها و موسسات عالي و مدارس جهت افزايش سطح آگاهي دانش و بصيرت جوانان در مورد مضرات و عواقب مصرف مواد مخدر.

3- برگزاري كلاس هاي مهارت آموزي براي افزايش سطح آگاهي والدين جهت برخورد صحيح  و منطقي با فرزندان خود با همكاري  سازمان بهزيستي و هلال احمر و ديگر سازمانها

4- افزايش سطح آگاهي و دانش جوانان از طريق رسانه هاي جمعي در مورد افراد معتاد و كمين ها ي كه معتادان و دوستان ناباب براي آنان ايجاد كرده‌اند.

5-     ايجاد تفريحات سالم و سرگرمي، ايجاد اشتغال براي جوانان و حمايت دولت از جواناني كه گرفتار فقر و مالي و مشكلات خانوادگي هستند.

6-      ايجاد مراكز مشاوره خانواده جهت مهارت آموزي زندگي براي جوانان، و راهنمايي والدين جهت برخورد مناسب و شايسته با جوانان.

منابع

- برفي، محمد(1382)، از ميكده تا ماتمكده، تهران، نشر احسان

- باوي، ساسان(1388)، اعتياد (انواع مواد، درمان، پيشگيري، سبب شناسي)،  اهواز، دانشگاه آزاد اسلامي اهواز.

- پيران، پرويز(1368)، بررسي اعتياد و باز پروري معتادان، تهران، دفتر آموزش و پژوهش بهزيستي

- شاملو، احمد(1380)، علل گرايش جوانان به مواد مخدر

- كلمن، ورنان(1382)، اعتياد چيست و معتاد كيست، مترجم؛مير فخرايي، تهران، نشر اوحدي

- عسگري، مرضيه(1381)، علل گرايش جوانان به مواد مخدر و پيشگيري آن، اردبيل

- فتاحي، بهروز(1381)، علل گرايش جوانان به مواد مخدر و پيشگيري آن

- مولوي، پرويز و همكاران(1383)، بررسي علل مؤثر در گرايش جوانان به مصرف مواد مخدر، اردبيل، مركز مطالعات و توسع آموزش پزشكي

- حاجی لو،محمدرضا(1388)،تاریخجه و علل گرایش به مواد اعتیاد آور،انتشارات نگاه،تهران

 

 1 نظر

ده خاطره از شهید مهدی باکری

10 دی 1394 توسط الزهرا خلخال

1)توی آبادان، رفته بود جبهه ی فیاضیه، شده بود خمپاره انداز شهید شفیع زاده دیده بانی می کرد و گرا به ش می داد ، اوهم می زد. همان روزهایی که آبادان محاصره بود. روزی سه تا گلوله ی خمپاره ی صد وبیست هم بیش تر سهمیه نداشتند. این قدر می رفتند جلو تا مطمئن شوند گلوله ایشان به هدف می خورد. تعریف می کردند ، می گفتند« یک بار شفیع زاده با بی سیم گفته بوده یه هدف خوب دارم. گلوله بده .» آقا مهدی به گفته بوده « سه تامون رو زده یم. سهمیه ی امروزمون تمومه .»

2)ده تا کامیون می بردیم منطقه ؛ پر مهمات. رسیدیم بانه هوا تاریک تایک شده بود. تا خط هنوز راه بود. دیدیم اگر برویم ، خطرناک است . توی شهر در هر جای دولتی را که زدیم ، اجازه ندادند کامیون را توی حیاطشان بگذاریم . می گفتند « اینجا امنیت نداه ! » مانده بودیم چه کنیم . زنگ زدیم به آقا مهدی و موضوع را به ش گفتیم. گفت « قل هوالله بخونید و بیاین . منتظرتونم.»

3)به مان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .» تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم . گفت « کجا با این عجله ؟ می خواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.»

4)والفجر یک بود. با گردانمان نصفه شبی توی راه بودیم . مرتب بی سیم می زدیم به ش و ازش می پرسیدیم « چی کار کنیم؟» وسط راه یک نفربر دیدیم. درش باز بود. نزدیک تر که رفتیم، صدای آقا مهدی را از توش شنیدیم . با بی سیم حرف می زد. رسیده بودیم دم ماشین فرماندهی . رفتیم به ش سلام بکنیم . رنگ صورت مثل گچ سفید بود. چشم هایش هم کاسه ی خون . توی آن گرما یک پتو پیچیده بودبه خودش و مثل بید می لرزید. بد جوری سرما خورده بود. تا آمدیم حرفی بزنیم، راننده ش گفت « به خدا خودم رو کشتم که نیاد ؛ مگه قبول می کنه؟»

5)بد وضعی داشتیم . از همه جا آتش می آمد روی سرمان نمی فهمیدیم تیرو ترکش از کجا می آید.فقط  یک دفعه می دیدم نفر بغل دستیمان افتاد روی زمین . قرارمان این بود که توی درگیری بی سیم ها روشن باشد، اما ارتباط  نداشته باشیم. خیلی از بچه ها شهید شده بودند. زخمی هم زیاد بود.توی همان گیرودار، چند تا اسیر هم گرفته بودیم. به یکی از بچه ها گفتم « ما مواظب خودمون نمی تونیم باشیم، چه برسه به اون بدبختا. بو یه بالیی سرشون بار.» همان موقع صدا از بی سیم آمد « این چه حرفی بود تو زدی؟ زود اسیرهاتون رو بفرستید عقب » صدای آقا مهدی بود. روی شبکه صدایمان راشنیده بود. خودش پشت سرمان بود؛ صد و پنجاه متر عقب تر.

6)هرسه تاشان فرمان ده لشکر بودند ؛ مهدی باکری ، مهدی زین الدین و اسدی. می خواستیم نماز جماعت بخوانیم . همه اصرار می کردند یکی از این سه تا جلو بایستند، خودشان از زیرش در می رفتند. این به آن حواله می کرد، آن یکی به این . بالاخره زور دو تا مهدی ها بیش تر شد، اسدی را فرستادند جلو. بعد از نماز شام خوردیم .غذا را خودشان سه تایی برای بچه ها می آوردند . نان و ماست.

7)توی قیافه ی همه می شد خستگی را دید. دو مرحله عملیات کره بودیم . آقا مهدی وضع را که دید، به بچه های فنی – مهندسی گفت جایی درست کنند برای صبحگاه. درستش کرد, یک روزه . همه ی نیروها هم موظف شدند فردا صبحش توی محوطه جمع شوند. صحبت های آقا مهدی جوری بود که کسی نمی توانست ساکت باشد . آن قدر بلند بلند شعار می داند و فریاد می زدند که نگو.بعد از صبحگاه وقتی آقا مهدی می خواست برود. بچه ها ریختند دور و برش . هرکسی هر جور بود خودش را به ش می رساند وصورتش را می بوسید. بنده ی خدا توی همین گیر و دار چند بار خورد زمین. یک بار هم ساعتش از دستش افتاد . یکی از بچه ها برش داشت. بعد پیغام داد « به ش بگین نمی دم. می خوام یه یادگار ازش داشته باشم.»

8)سرجلسه ، وقت نماز که می شد، تعطیل می کرد تا بعد نماز . داشتیم می رفتیم اهواز . اذان می گفتند. گفت« نماز اول وقت رو بخونیم .» کنار جاده آب گرفته بود. رفتیم جلوتر؛ آب بود . آنقدر رفتیم ، تا موقع نماز اول وقت گذشت . خندید و گفت « اومدیم ادای مؤمن ها رو در بیاریم ، نشد.»

9)اولین روز عملیات خیبر بود. از قسمت جنوبی جزیره ، با یک ماشین داشتم بر می گشتم عقب. توی راه دیدم یک ماشین با چراغ روشن داشت می آمد. این طور راه رفتن توی آن جاده ، آن هم روز اول عملیات، یعنی خودکشی.جلوی ماشین راگرفتم. داننده آقا مهدی بود. به ش گفتم « چرا این جوری می ری؟ می زننت ها .» گفت « می خوام به بچه ها روحیه بدم. عراقی ها رو هم بترسونم. می خوام یه کاری کنم او نا فکر کنن نیروهامون خیلی زیاده.»

10)چند روز مانده بود تا عملیات بدر. جایی که بودیم از همه جلوتر بود. هیچ کس جلوتر از ما نبود، جز عراقی ها . توی سنگر کمین ، پشت پدافند تک لول، نشسته بودم و دیده بانی می کردم. دیدم یک قایق به طرفم می آید. نشانه گرفتم و خواستم بزنم. جلوتر آمد ، دیدم آقا مهدی است. نمی دانم چه شد ، زدم زیر گریه . از قایق که پیاده شد، دیدم . هیچ چیزی هم راهش نیست، نه اسلحه ای ، نه غذایی . نه قمقمه ای ؛ فقط یک دوربین داشت و یک خودکار. از شناسایی می آمد. پرسیدم « چند روز جلو بودی؟» گفت « گمونم چهار – پنج روز.»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 42
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه الزهرا خلخال

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس